الان که دارم مینویسم.یه آهنگ هندی به نظر داره پجش میشه ..مال فیلم با من دوست میشی* هست .فیلم قشنگیه.به طرفدارای فیلم هندی توصیش میکنم.عاشق تنهاییم .تو تنهایی بهتر میتونم فکر کنم.خودم باشم.وای چقدر این حالتو دوست دارم.البته بگما قبلنا اینجوری نبودم.خواهرم داره میره کلاس گریم عروس.خیلی دوست داشتم منم برم.استعدادم رو میشناسم.میدونم اگه برم موفق میشم.ولی نمیدونم چرا همسر گرامی نمیذاره.حداقل اگه میذاشت برم مدتی از خونه بیرون بودم.شاید هنوز به خاطر پریشب ازم ناراحته.بهش حق میدم.ایدی یاهو رو سوزوندم .خدا رحم کرد بهم .اکی اینا خونمون بودن و داشتیم صحبت میکردیم.همسر گرامی که پای کامپیوتر بودند منو صدا کرد و من رفتم پیشش.گفت با تو کار دارن.ببین چیکارت داره ...دیدم همون شخصیه که براش توضیح دادم چجوری بره تو تورنومنت تخته نرد پبت نا کنه.نوشته بود سلام خانومی.ببخشید خیلی زحمت بهتون دادم.یه همچین چیزی .اینقدر هول شده بودم که همه چیز رو به همسرم گفتم.راستشم گفتم.همسرم خهیلی شاکی شده بود.خون خونشو میخورد ولی خودشو کنترل کرد و من باهاش خیلی صحبت کردم و توجیهش کردم.خداییشم چیزی نبود و من از اینکه بخوام بیگناه متهم بشم ناراحت میشم.حرفش سر این بود که طرف چرا با من خودمونی صحبت کرده بود....
بهش حق دادم.بعد این قضیه تصمیم گرفتم دیگه با هیچ مردی چت عادی هم نکنم.همین وبلاگم بسمه.من که مخفی کاری نمیکنم.نمیخوام بشم آش نخورده و دهن سوخته.پس آدی رو از بین بردم.امروز الهه بهم گفت که دارن زانتیا میخرن.به سلامتی.خیلی خوشحال شدم و یه جورایی بهش غبطه خوردم.هنوز یه سال نشده که ازدواج کردند.ولی این همسر ما هنوز به خاطر بی برنامهگیاش اندر خم یه کوچست.خدا باعث و بانیش رو سر عقل بیاره . من که نمیبخشم.....خدا ازش نگذره.یه سری عکس ویرایش کردم امروز .میخواستم لوگو بزنم ولی هنوز چیزی پیدا نکردم.این بلاگ اسکای هم عکسهای پر حجم رو قبول نمیکنه.
از لحاظ روحی خیلی خسته شدم.خیلی دارم با خودم کلنجار میرم.بهش گفتم اگه تو بیشتر به من اهمیت میدادی و میذاشتی از خونه برای یه کار مهم نه خرید کردن و کارای خاله زنکی بیرون برم تنها دلخوشیم نمیشد بازی تخته نرد و یا وبلاگ.من خیلی تنهام خیلی.خودم ناراحت میشم که وقتم رو تو بازی سر میکنم یا نت گردی میکنم.البته تو از نت خیلی چیزا یاد گرفتم ولی بیشتر دلم میخواد از خونه بزنم بیرون ولی برای یه کار مهم .برای یاد گرفتن.گریم عروس رو به خاطر اینکه هم یه کار زنونه هست .هم من دوسش دارم. هم با نقاشی که رشته اصلیم بوده در ارتباط هست .همسر گرامی دوست نداره تو محیط مردونه کار کنم.خدایا کمکم کن.زندگیم یه نواخت شده.خیلی تنهام.خیلی.
موفقیت و بهروزی شما آرزوی قلبی من است . زیبا نگاشته بودین. به امید شادابی شما
سلام دوست خوبم زیبا نوشتی
خانم خوب چی میخوای بشین زندگی کن یک نواختی بهتر تا شک و شبهه اینقد نق نزن بابا بیا برو اینو بخون عبرت بگیر همشو بخون ببین چی داره توی این دل میگذرهhttp://www.lonely-woman2.blogfa.com/ واقعا دیوانه کنندست از اولش بخونی کلا ۳۰دقیقه وقت رو میگیره بخون بعد بگو محمد خدا خیرت بده که اینو دادی من بخونم که از اینم که هست بیشتر قدر بدونم
حتما میخونم.
سلام دوست جون گل خودم.
به نظرم حالا شما برو کلاس ورزش رو ثبت نام کن ایشالله اونجا یه دوست پایه هم پیدا می کنین. امتحانش که ضرر نداره.
هر جا هستین شاد و سلامت و سرزنده باشین.
منم به روزم تشریف بیارین خوشحالم می کنین
یا علی
سلام
من از وبلاگ سارا http://biyataberavim.persianblog.ir
به اینجا کشیده شدم
بعضی پستهای وبلاگت رو خوندم - خوب بودند ولی بعضی از عکسای بلاگت دیده نمی شد!
راستی آهنگ با اینکه نفهمیدم چی گفت، خیلی قشنگ بود
خداحافظ
مرسی عزیزم.امیدوارم بار دیگه که میایی عکسها دیده شن.
می خواهم عاشق بمانم .... بگذار عاشق بمانم !
این لحظات زیبای عاشقی را از من مگیر !
بگذار عاشق بمانم ٬این قلب عاشق را از من مگیر !
دستهای گرمت را از من جدا مکن !
بگذار دوستت داشته باشم ٬مرا در به در این دنیای بی محبت مکن !
می خواهم از عشق تو بمیرم ...
بگذار بمیرم ٬مرا پشیمان از این عاشق شدن مکن !
خیلی دوستت دارم !
این کلام مقدس را باور کن !
دل من عاشق تو هست ٬
مرا دلتنگ لحظه های .....مکن !
قلب من برای تو ٬این قلب بی طاقتم را زیر پاهایت له مکن !
این لحظات زیبای عاشقی را از من مگیر
سلام
وبلاگتون چرا به هم ریخته؟
این چه فونتیه که اینجوری شده و وبلاگتون رو به هم ریخته؟
از گوگل ریدر خوندم این پستتون رو
عجب؟
انشالله که یه راهی پیدا کنید برای رهایی از ای تنهایی. اصلا خوب نیست زیادش. با همسرتون هم منطقی صحبت کنید٬ البته بعد از اینکه عصبانیتش از ندونمکاری اون آقا رفع شد...
سلام خوندی یا نه
سلام خانوم
من کوچیکتر از اونم که بخوام توصیه ای بکنم ولی حتما کتاب آیین زندگی و بخونین هر دفه از یه جا فقط چند صفحه
خارق العاده ست
گمشده (lost )
یه سری آدم و صدتا خاطره ده سبد کارای خوب و نابجا
با یه اتفاق سهل و ممتنع گم شدیم و حیرون از کارخدا
توی یه جزیره زندونی شدیم یه جزیره پرتکرار وسوال
توی شک برای بودن وشدن وسوسه میان موندن وزوال
یکی بی تاب رسیدن به حیات اون یکی میل رسیدن به محال
یک نفر حیرونه بین خوب وبد یکی دیگه غرق تردید و مجال
بعضیامون بی خیال حال خود فکر ساختن یه قایق نجات
بعضیا مون بی خیال دیگران دنبال راه رسیدن به حیات
...
ترانه:محمدرضا
خوب راس می گه دیگه ....
عزیزم قالب وبلاگت درست باز نشد نوشته هات خیلی تو هم رفته یه نگاهیی بهش بنداز
سلام. مطلبتو خوندم جالب بود. ولی از من بشنو: ببین آبجی گل من. ما مردا چیزی رو که خیلی دوست داشته باشیم در موردش سخت گیریم. حتما شوهر خواهرم(همسر گرامی شما) تو رو خیلی دوست داره که در موردت حساسه ولی یه چیز دیگه کاری نکن حسادتش تحریک بشه آخه عواقب بدی داره من مطمئنم اون تورو میپرسته. به هرکی هرکی هم ارتباط برقرار نکن منظورم تو انترنته. آخه تو این دور و زمونه آدمای فرصت طلب زیادن.
منم به عنوان برادرت یه برادر واقعی همیشه در خدمتتم.
خوشبخت باشی و صد هزار سال عمر کنی.
مرسی.حتما .ممنونم از راهنمایی و نظرت.
چرا تنهایی نازنینم مگه من مردم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بدو بیا آپم.
سلام خوبی قالب جدید مبارک
سلام.امیدوارم حالتون خوب باشه.خیلی خیلی وبلاگتون خوبه.عالیه.موفق باشین خوشحال میشم وبلاگمو با حضورتون منور کنین.:)
ممنونم.
با بابا نوئل موافقم فقط فکر کنم یه جا رو اشتباه کرده. باید به جای حسادت میگفت غیرت. البته فکر کنم شما با رفتار سنجیده خودتون بتونین مجوز یه سری کارها رو بگیرین.
موفق باشین.
ای خدا این وصل را هجران مکن
سر خوشان عشق را نالان مکن
باغ جان را تازه و سر سبز دار
قصد این متان و این بستان مکن...
سبز باشی
سلام الهام جان ...
حالت خوبه؟!
فکر کنم قالب قبلیت بهتر بود ...
گلم خیلی تو هم، تو هم مینویسی!
همیشه سعی کن نقطه، علامت سؤال، علامت تعجب، کاما و علامتهای دیگه به آخر کلمت بچسبه و از کلمهی بعدی فاصله بگیره اینطوری خیلی قشنگتر میشه ...
مثال:
متن تو:
خدا باعث و بانیش رو سر عقل بیاره . من که نمیبخشم.....خدا ازش نگذره.یه سری عکس ویرایش کردم امروز .میخواستم لوگو بزنم ولی هنوز چیزی پیدا نکردم.این بلاگ اسکای هم عکسهای پر حجم رو قبول نمیکنه.
ویرایش شده:
خدا باعث و بانیش رو سر عقل بیاره. من که نمیبخشم .....
خدا ازش نگذره. یه سری عکس ویرایش کردم امروز. میخواستم لوگو بزنم ولی هنوز چیزی پیدا نکردم. این بلاگ اسکای هم عکسهای پر حجم رو قبول نمیکنه.
حالا ببین کدوم بهتره؟! همیشه سعی کن متنت شسته، رفته باشه من اینو اون اولا به مینا خیلی میگفتم یا بچههای دیگه و همیشه سعی میکنم که اگه عجله در کار نباشه تمیز تایپ کنم ...
به هر حال عزیزم موفق باشی ...
در ضمن از دست همسر گرامیت هم ناراحت نشو، اکثر مردای امروزی اینطوری هستن. همسرت نه اولیشه و نه آخریش ...
مردا از اصرار و پافشاری بدشون میاد و فکر میکنن که حالا چه خبره!!!!
سعی کن یک مدت ریلکس باشی و یعد از یه مدت آروم، آروم مخش رو بزنی!
در مورد واکنشش هم نسبت به اون پیغام اصلاً خودت رو ناراحت نکن، مرد وقتی زنش رو خیلی دوست داره و عاشقشه روش حساس میشه، پس مطمئن باش که دوستت داره که بهت گیر داده!
اینم یکی دیگه از مشکلاتیه که مردا باهاش درگیرن که نمیدونم چطوری ابراز علاقه خودشون رو نشون بدن ...
میشه همون حکایت دوستیهای خاله خرسه!
همیشه سعی کن به نیمهی پر لیوان نگاه کنی، هرچند که میدونم اخلاقت همینطوره ...
به این اکی جون هم بگو کمی سفارش الی جون رو پیش داداشش بکنه و بیشترین حقها رو به تو بده اینجور مواقع خواهرشوهر نقش موثری داره، باور کن!
موفق باشی دوست عزیزم ...
سپیده عزیزم ممنونم از انتقاد و پیشنهادت.مرسی که به فکرمی.حتما این کارو خواهم کرد.راستی در باره متنهام باید بگم که متاسفانه کیبورد من گاهی اوقات یه سری از علامتها رو تایپ نمیکنه مثل کاما و ...
بازهم پیشم بیا.
سلام ...
واسه اینکه تا وبلاگت رو باز میکنی فونتش ناخواناست باید فوراً این کار رو انجام بدی، 2 روش داره:
روش اول: روی فضای خالی وبلاگت کلیک راست میکنی و بعد از روی منو گزینهی Encoding رو که پیدا کردی روی اون کلیک چپ میکنی که یک منوی کرکرهای واست باز میشه که از روی اون، گزینهی (Unicode (UTF-8 را انتخاب میکنی.
روش دوم: از نوار ابزارت باید بری قسمت View و بعد از روی منو گزینهی Encoding رو که پیدا کردی روی اون کلیک چپ میکنی که یک منوی کرکرهای واست باز میشه که از روی اون، گزینهی (Unicode (UTF-8 را انتخاب میکنی.
حالا فونت وبلاگت درست میشه ...
واییییییی مرسی عزیزم.درست شد.
سلام عزیزم واقعا راسته که میگن دل به دل راه داره. یهو دلم هواتو کرد اومدم وبلاگاتو ببینم دیدم زحمت کشیدی برام نظر گذاشتی خیلی خوشحالم کردی. چرا به روز نمی کنی عزیزکم؟
خوش و خرم باشی یا علی . التماس دعا
درنا جون اصلا حس نوشتن ندارم فعلا.این مدته خیلی فشار تحمل کردم.مدتی وقت لازم دارم عزیزم.
سلام عید شما مبارک . دلم برای نوشته هایت تنگ شده. ممنون مرا هم ببخش. مهدی کوچولو را ببوس
سلام خوبی دوست عزیز
عید بر شما مبارک
منم به روزم
خوشحال می شم بهمنم سری بزنی
ممنون منتظرم