اینجا زمان مرده

!به احترامش چند لحظه سکـــــــوت

اینجا زمان مرده

!به احترامش چند لحظه سکـــــــوت

یادش بخیر عجب دورانی بود چه خوب بود عشق دوران مدرسه زنگ آخر وقت قرار نداشتن پول کرایه تاکسی ترس از دیر کردن ترس از سوال و جواب مادرم پدرم اما حرف نمی زد فقط نگاهم میکرد آخه سرفه امانش نمی داد که حرف بزند پاک کردن کفش با ته جوراب گذاشتن آدمس خروس نشان توی دهان ترس از ماشین پلیس ترس از بچه محل هاش و کتک خوردن خرید کارت پستال عاشقانه عکس های هندی نوشتن شعر عاشقانه روی دیوار کلاس قرض کردن شلوار از این دوست و پیراهن از یکی دیگه تاخیر کردنش و ترس از نیامدنش تلفن سکه ای فوت پشت تلفن دیدنش از دور که سلانه سلانه میاد و گرفتن دستهایش عرق کردن صدای ضربان قلب بی هدف راه رفتن بدون مقصد عجب دورانی بود دلم برای آن دوران تنگ شده آخ که عشق چه حرمت داشت چه ساده عاشق می شدیم چه بی توقع فقط عشق بود و عشق بودو....عشق

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد