هیشکی اینجا نیست؟....
اومدم دیدم هیشکی کامنت نذاشته. حالم و دلم با هم گرفته شدن:(
مهدی مریض شه از ۳ شنبه.بساطی داریم باهاشا.بچم خیلی مظلومه اما خب من باباش آروم قرار نداریم.البته بیشترم منآ.خلاصه که امروزم نفرستادمش مدرسه.نگرانه درس و مشقشه طفلکی.این چند روزه همش هذیون میگفت.منم بسته بودمش به شربت لیمو شیریرن با عسل یا آب پرتقال با عسل...خلاصه این عسله همه جا کاربردی بود.دیروز حالش خوب بودا اما شب و نزدیکای صب حس کردم دوباره داغ شده.صب هم که بیدارشدم واسه معلمش اس دادم که مهدی مریضه امروزم نمیاد.البته قبلش زنگ زدم اما کسی جواب نداد.الانم تو خونه تنهام.حوصله ندارم.منتظرم همسر جان بیان ببینم چی شد.
فکر کنم امروز همسر جان غذا سازمو هم بگیرن از نمایندگیش.آخه خراب شده بود.خوشحالم از اینکه دوباره بیاد تو خونمون.آخه اصای دستم بود.اینو خانومایی که میخونن بیشتر درک میکنن.منم برم به کارام برسم.الام مهدی بیاد باید تقویتش بکنم.یادم نبود راستی برم شلغمه رو ردیف کنم که اونم عالیه.اوکی...فعلــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا.
آخی...واسه منم کسی چیزی نمی نویسه...عیب نداره... یه پیشنهاد واسه بیماری پسرتون : آب هویج و در کل ویتامین A درمان مناسب تری هست... ویتامین C پیشگیری می کنه...موفق باشید...
ممنونم از راهنماییت عزیزم.
من میخونمت.
قربونت برم گیلدا جونم.راستی آدرست چی شده؟هرچی میگردم تو نت پیداش نمیکنم؟!
ای بابا چرا فیلتر شدی؟
سلام.
خیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییلی قشنگه!
احساس خوبی به آدم دست میده.
راستی ممنون که به وبم سرزدی
خواهش میکنم عزیزم
سلام خانوم...
چقدر مادرا نگران بچشونن...
خدا مهدی کوچولورو حفظ کنه...
کار مادرا اینه عزیزم.